کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

مشاعره - ه

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامنمهتاب پر از پروینی
=============================
همهدر چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
=============================

ادامه مطلب ...

مشاعره - و

وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا
پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا
==========================
وعده وصل به فردا دهی و می دانی
هر که امروز تو را دید به فردا نرسد
=========================

ادامه مطلب ...

دم از جنگ، لنگ از تیر نخورده

این دوستانی که دم از جنگ میزنند
از تیرهای نخورده چرا لنگ میزنند

آن سفره های خلوت آن روزها ببین
این روزها چه ساده به هم انگ میزنند

هر فصل از وحشت رسوا شدن هنوز
مارا به رنگ جماعتشان رنگ میزنند

یوسف به بدنامی خود اعتراف کن
کز هر طرف به پیرهنت چنگ میزنند

بازی عوض شده وهمان هم قطارها
از داخل قطار به ما سنگ میزنند

بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب
روزی تمام اسکله ها زنگ میزنند

ادامه مطلب ...

مشاعره - ن

نور معشوق ازل در دلم از یار افتاد
عکس خورشید ز آیینه به دیوار افتاد
======================
نازم آن چشم سیه کز یک نگاه آشنا
مردم آگاه را از خویشتن بیگانه کرد
======================

ادامه مطلب ...